معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

«خرسی که چپق می‌کشید» رمان کودک (گروه سنی ج) مصوری به قلم سیدجواد راهنما و به تصویرگری طاهره زحمتکش است. این داستان اینگونه آغاز می‌شود: باباها چیزهای خوبی هستند، حتی اگر چاقالو باشند. حتی اگر مثل بابای من از صبح تا شب توی خانه کنار بخاری بنشینند و چایی-آبلیمو بخورند. باباها چیزهای خوبی هستند، حتی اگر مثل بابای من فقط چُپُق بکشند و قصه‌های تکراری بگویند. برای همین هم هست که وقتی یک بابا گم شد، یک بچه باید خیلی‌خیلی تلاش کند تا بابایش را پیدا کند. درست مثل بابای من که در یک روز سرد زمستانی گم شد. آن روزِ سرد زمستانی مامانم مثل همه‌ی روزهای سرد زمستانی رفته بود کوه کنار شهر تا «چَمچَمه» بچیند. اگر خدا چمچمه‌ها را اختراع نکرده بود، ما حتماً از گرسنگی می‌مُردیم. نه اینکه ما چمچمه‌ها را بخوریم، نه! مامانم چمچمه‌ها را جمع می‌کرد و خیلی زیاد که می‌شدند، آن‌ها را می‌برد پیش «کریم‌خسته»....

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۰۰ ، ۱۰:۱۳
lib man

دختر شینا ، روایت بهناز ضرابی‎زاده از خاطرات قدم‌خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر هشت به شهادت رسید.
قدم خیر محمدی کنعان، راوی کتاب، در چهارده سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی ‌هژیر ازدواج می‌کند و صاحب پنج فرزند می‌شود.
در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست می‌دهد و از آن زمان و با وجود پنج فرزند، ازدواج نکرد و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.
بهناز ضرابی‌زاده که نگارش این اثر را برعهده داشته، درباره شخصیت راوی کتاب می‌نویسد:« این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می‌کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب‌های زندگی این زن با او مصاحبه کنم».

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
«... داشتم از پله‌های بلند و بسیاری که از ایوان آغاز می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام خارج می‌زد. آن‌قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن‌ برادرم، خدیجه،‌داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه‌ زن ‌برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده!».

«دختر شینا» به عنوان کتاب سال شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۰ ، ۱۰:۱۰
lib man

کتاب خاطرات بابانظر حاصل گفت‌وشنود سی و شش ساعته سیدحسین بیضایی با محمدحسن نظرنژاد است. همه مصاحبه‌ها در سال هفتادوچهار و اوایل هفتادوپنج ضبط ویدیویی شده که از سرنوشت این فیلم‌ها خبری در دست نیست. کلمه‌ها و جمله‌های این مصاحبه‌ها پس از ضبط، روی کاغذهای سفید آمدند و ماندند.

شاید محمدحسن نظر نژاد در میان همه کسانی که جنگ هشت ساله را تجربه کرده‌اند یک استثنا باشد. او برای اولین بار سال پنجاه و هشت به کردستان رفت تا آتشی که دست غریبه‌ها آن را روشن کرده بود، خاموش کند. هفده سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۵ برای آخرین بار به کردستان رفت تا آغاز و پایان دفتر زندگی‌اش در کوه‌ها و قله‌ها نوشته شود. آن روزها او یک داوطلب ساده اما نترس و فهیم بود. در سال‌های جنگ او به قائم‌مقامی فرماندهی لشکر هم رسید. جنگ، محمدحسن نظرنژاد را بابانظر کرد. مانند پدری سایه‌اش روی سنگرها و خاکریزها بود و خراسانی‌ها طعم شجاعت و تدبیر او را در شب‌ها و روزهای عملیات برای همیشه در کام دل‌شان نگه خواهند داشت. بابانظر بیش از صدوچهل ماه در مناطق جنگی بود. در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد. در فکه کمرش شکست. در فاو قفسه سینه‌اش شکافت، گازهای شیمیایی به ریه‌هایش رسید و وقتی جنگ تمام شد، صدوشصت ترکش به بدن او خورده بود که تنها پنجاه و هفت ترکش از سر تا پایش بیرون زد اما صدوسه ترکش همچنان در پیکر قوی و نیرومند او که روزی از پهلوانان خراسان بود، به یادگار ماند. در سال هفتادوپنج محمدحسن به عنوان مسؤول عملیات لشکر پنج نصر خراسان راهی کردستان می‌شود تا از واحدهای لشکر بازدید کند.روز هفتم مرداد ماه هفتادوپنج به ارتفاعات کفارستان می‌رسند. در دل ارتفاعات کفارستان که روزی جوانی او را دیده بودند، به خاطر کمبود فشار هوا دچار تنگی نفس می‌شود. او را برای مداوا به مقرهای پایین دست می‌رسانند اما دیگر دیر شده بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۰ ، ۱۰:۰۸
lib man

«فاصله‌ی ما از واقعیت برابر است با میزان رنجی که تحمل می‌کنیم» شاید در خوانش اول مفهوم این جمله مشخص نشود. اما این جمله‌ای است که باید بارها و بارها با خود تکرار کنید، آنقدر بگویید تا روزی شاهد نشستن این جمله در جان باشیم.
کتاب تاب‌آوری سیلی واقعیت نوشته‌ی راس هریس برای نخستین بار در سال 2012 منتشر شد. تمرکز اصلی راس هریس در این کتاب نشان‌دادن تفاوت بین حقیقت و واقعیت است. او معتقد است بیشتر مردم با موضوعی مواجه می‌شوند که دلخواهشان نیست یا انتظارش را نداشته اند. راس هریس در کتاب تان‌آوری سیلی واقعیت سعی کرده است این تفاوت ها را توضیح دهد.

پختگی انسان‌ها نتیجه‌ی از دردها و رنج‌هایى است، که روزگار به اجبار به  او تحمیل کرده است و ناچار به  پذیرش و هضم آن‌هاست. البته گزینه‌ی دیگری هم وجود دارد و آن‌هم نپذیرفتن واقعیت است که در آن‌ صورت هم تنها به درد اضافه می‌کند. اما درد چیست؟ تفاوت درد و رنج در چیست؟ درد را زمانی احساس می‌کنیم که به واقعیت دستیابیم اما رنج را زمانی می‌کشیم که در حال دور شدن از واقعیت هستیم.
خواندن این کتاب دید شما را به جهان گسترده‌تر می‌کند. به شما نشان می‌دهد که تفاوت واقعیت و حقیقت در چیست و اصلا چگونه باید در برابر سیلی واقعیت تاب بیاورید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۲۷
lib man

همه ما زمانی ممکن است، به این فکر بیفتیم که در مواجهه به مرگ چه کار خواهیم کرد.
ژولیوس که یک روان درمانگر است، پس از یک معاینه پزشکی، از سرطان درمان ناپذیر خود آگاه می گردد. مواجهه با مرگ، ژولیوس را به فکر بازنگری در زندگی و کار خود می اندازد. آیا او تغییر قابل تاملی در زندگی بیماران خود ایجاد کرده است؟ در مورد بیمارانی که در درمان آنها شکست خورده است چطور؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده است؟ آیا اکنون آنقدر خردمند و پخته شده است که بتواند به آنها کمک کند؟
در تکاپوی بازبینی گذشته ، ژولیوس با یکی از بیماران خود به نام فیلیپ مواجه می شود. فیلیپ را 23 سال پیش برای اعتیاد جنسی، درمان می کرد. در آن زمان تنها روش ارتباط فیلیپ با سایر انسانها، ارتباطات جنسی بود که با زنان بیشماری برقرار می کرد و درمان ژولیوس برای او ناکام ماند.
حالا فیلیپ ادعا می کرد که خود را با مطالعه آثار فیلسوف بدبین و انسان گریز تاریخ «آرتو شوپنهاور»درمان کرده است.
در نهایت شگفتی، فیلیپ مشاور فلسفی شده بود و در مقابل تعلیم روش شوپنهاور در درمان به ژولیوس، از او درخواست تاییده برای دریافت مجوز درمان داشت که نیازمند نظارت ژولیوس بر کار فیلیپ طی یک دوره بود.
ژولیوس بی میل بود، چطور ممکن بود که فیلیپ، درمانگر شود؟ او هنوز هم همان آدم مغرور، بی ملاحظه و خودمحوری بود که قبلا بود. بالاخره ژولیوس موافقت کرد ولی به شرطی که فیلیپ ابتدا برای 6 ماه در جلسات گروه درمانی او شرکت کند، به این امید که فیلیپ در ارتباط با سایر بیماران گروه درمان متوجه رفتار انسان گریز خود گردد و مهارت های ارتباطی او برای درمان گر شدن بهبود یابد.
فیلیپ وارد گروه درمانی می شود اما او بیشتر سعی می کند تا فلسفه شوپنهاور را که به زعم او قادر به درمان همه است، به گروه بیاموزد. به زودی ژولیوس و فیلیپ که دو دیدگاه متفاوت در درمان استفاده می کنند، برای تصاحب قلب و ذهن اعضای گروه با هم رقابت می کنند. آیا این آواز قوی ژولیوس[کنایه از پایان کار] می گردد و منجر به متلاشی شدن گروه و به باد رفتن سالها کار می شود؟ یا اینکه اعضای گروه و فیلیپ دچار تحولی شگرف می گردند.
این داستان واقعیت و خیال را در هم می آمیزد و تصویر دقیقی از گروه درمانی در عمل ارائه می کند، به علاوه اینکه زندگی آرتور شوپنهاور و تاثیر آن در زندگی فیلیپ و تحول او را، به تصویر می کشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۴۲
lib man

حماسه حسینی مجموعه ای مشتمل بر همه سخنرانی ها و یادداشت های استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری درباره حادثه کربلا است. این کتاب در چاپ های اولیه در سه جلد انتشار یافت، ولی در چاپ های اخیر در دو مجلد ارائه گردیده است. جلد اول این مجموعه شامل هفت فصل است. فصل اول با عنوان «حماسه حسینی»، مجموعه سه سخنرانی استاد شهید می باشد که تحت همین عنوان ایراد شده است. فصل دوم را سخنرانی های استاد تحت عنوان «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا» تشکیل می دهد.
«ماهیت قیام حسینی» عنوان فصل سوم این کتاب است و فصل چهارم را سخنرانی آن شهید بزرگوار پیرامون «تحلیل واقعه عاشورا» تشکیل می دهد. «شعارهای عاشورا» عنوان فصل پنجم این کتاب می باشد. فصل ششم شامل هفت سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» است. در این فصل، علاوه بر مورد بحث واقع شدن موضوع اصلی، «امر به معروف و نهی از منکر» مسائل اجتماعی و سیاسی روز نیز مطرح گردیده و «کارنامه مسلمین در قبال مسأله فلسطین» بررسی شده است.
«عنصر تبلیغ در نهضت حسینی» فصل هفتم این کتاب است که هفت سخنرانی استاد تحت همین عنوان را شامل می گردد.
جلد دوم مجموعه «حماسه حسینی» شامل نوشته ها و یادداشت های استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری در این باب است. این کتاب حاوی مطالبی است که استاد شهید به مرور ایام نگاشته اند و هدف از این نگارش، یادداشت مطالب قابل توجه جهت مراجعات بعدی یا آمادگی برای سخنرانی بوده است. این مطالب از نظر اجمال و تفصیل متفاوت می باشند، به طوری که برخی از آن ها به صورت یک مقاله است و برخی دیگر چند سطری بیش نیست و در موارد اندکی، مطلب با اشاره بیان شده است.
این جلد از کتاب شامل هشت فصل است که موضوع برخی از آن ها همان موضوعات جلد اول است. برخی موضوعات و مطالب نیز اختصاصی است، به طوری که می توان گفت فصول جلد اول و دوم به نوعی مکمل یکدیگرند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۴۰
lib man

کتاب پایی که جا ماند ، یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
این کتاب شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینیپور است. او در این کتاب به خاطرات اسارت چندین ساله اش در اردوگاههای عراقی، پرداخته است.
سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی آید؛ درحالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند.
در بخشی از کتاب پایی که جا ماند می‌خوانیم:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای 45 درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جاده خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جاده جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیرهٔ مجنون فقط 130 کاتیوشا در خط دوم‌شان مستقر کرده بودند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۷
lib man

یونس- شخصیت اصلی- دانشجوی دکتری فلسفه است. او می خواهد رساله اش را که درباره «تحلیل جامعه شناسی عوامل خودکشی دکتر محسن پارسا» است، به پایان برساند تا هم شرط پدر نامزدش- سایه- را، که برای ازدواج آنها گذاشته است، به انجام برساند و هم به آخرین مرحله درسش پایان دهد. سایه، دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات است و اعتقاد و باوری محکم دارد. یونس نه سال پیش دیدگاه مذهبی دیگری داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دلیل دفاع فلسفی از حریم دین بوده است. همچنین انتخاب یونس برای نامزدی از جانب سایه مبتنی بر همین امر بوده است. اما حالادیدگاه مذهبی یونس عوض شده است. چنانکه خودش می گوید: من امروزم با من دیروزم، فرق کرده. مهرداد دوست یونس بعد از 9 سال از آمریکا می آید. او دارای دختری چهار ساله می باشد. جولیا همسرش دو سال پیش سرطان گرفته و حالامراحل بد بیماری را می گذراند و پزشکان گفته اند که امیدی به زندگی او نیست.
    برای یونس گاهی این سؤال به وجود آمده بود که: (آیا خدایی هست؟) ولی خیلی خود را درگیر آن نکرده بود. تا اینکه مهرداد می گوید همسرش جولیا هم سؤال های ریز و درشتی در این زمینه دارد. مثلاجولیا مرتب می گوید: چرا درست بیست و پنج سال پیش دنیا آمده؟ و... یونس که احساس می کند در این مورد با جولیا هم عقیده است، حالادیگر بیشتر به سؤالش، فکر می کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۴
lib man

دیوان خمسه نظامی گنجوی، شاعر بزرگ و داستان‌سرای ایرانی قرن ششم هجری، شش دفتر است و هر یک از شش دفتر او، بنا به درخواست یکی از فرمانروایان زمان به نظم درآمده است.«شرفنامه» را به خواهش اتابک اعظم ملک نصرالدین ابوبکر سلجوقی فرزند اتابک محمد جهان پهلوان سرود ولی تاریخ آغاز و انجام آن معلوم نیست اما از قرار پس از ۵۹۳ هجری به نظم درآمده است. این اثر بخشی از «اسکندرنامه» نظامی است.«اقبال‌نامه» یا خردنامه نیز بخش دیگری از«اسکندرنامه» می باشد و شامل افسانه‌های گوناگون همچون سرگذشت اسکندر و جهانگیری او و حکایات منسوب به بزرگان تاریخی و افسانه‌ای است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۰ ، ۱۳:۵۷
lib man

فرهنگ نام‌ها به کوشش پیمان یاریان ، از مجموعه کتاب «کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان»، دربردارنده‌ی تمام اسامی ایرانی و اسلامی است که استفاده‌ی آن در جامعه رواج دارد. در پیشینه و معنای هر یک از این اسامی کوشش بسیاری به عمل آمده است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «از دیرباز ایرانیان به گزینش نام‌های زیبا با بار معنای خوب که توأم با باورها، اندیشه‌‌ها، ادیان و طبیعت باشد اهمیت می‌‌داده‌‌اند. بیشتر اسم‌‌ها ی ایرانی معنادار و برگرفته از ارزش‌های انسانی و اخلاقیات هستند. نیک ‌ا‌‌ندیشی و پاک‌‌سرشتی بن‌‌مایه تفکری است که والدین باید نام‌های نیکو و شایسته بر فرزندانشان بگذارند، طور ی که آن فرد تا واپسین روزها ی زندگی‌‌اش به سبب نامی که بر او گذارده شده احساس سرافراز ی کند و در جهت نیالودنش خردمندانه گام بردارد و سعی کند نیک‌‌کردار، نیک‌‌گفتار و نیک‌‌پندار باشد. در نهایت عشق به آدمی و نگه‌‌داشتن حرمت او، در انتخاب اسم و چگونگی نام گذاری در هم تنیده شد و اینک ما شاهد مراسم متنوع و ویژه ‌ای در این رابطه هستیم.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۹
lib man