معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

۳ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

حماسه حسینی مجموعه ای مشتمل بر همه سخنرانی ها و یادداشت های استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری درباره حادثه کربلا است. این کتاب در چاپ های اولیه در سه جلد انتشار یافت، ولی در چاپ های اخیر در دو مجلد ارائه گردیده است. جلد اول این مجموعه شامل هفت فصل است. فصل اول با عنوان «حماسه حسینی»، مجموعه سه سخنرانی استاد شهید می باشد که تحت همین عنوان ایراد شده است. فصل دوم را سخنرانی های استاد تحت عنوان «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا» تشکیل می دهد.
«ماهیت قیام حسینی» عنوان فصل سوم این کتاب است و فصل چهارم را سخنرانی آن شهید بزرگوار پیرامون «تحلیل واقعه عاشورا» تشکیل می دهد. «شعارهای عاشورا» عنوان فصل پنجم این کتاب می باشد. فصل ششم شامل هفت سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» است. در این فصل، علاوه بر مورد بحث واقع شدن موضوع اصلی، «امر به معروف و نهی از منکر» مسائل اجتماعی و سیاسی روز نیز مطرح گردیده و «کارنامه مسلمین در قبال مسأله فلسطین» بررسی شده است.
«عنصر تبلیغ در نهضت حسینی» فصل هفتم این کتاب است که هفت سخنرانی استاد تحت همین عنوان را شامل می گردد.
جلد دوم مجموعه «حماسه حسینی» شامل نوشته ها و یادداشت های استاد شهید آیت اللّه مرتضی مطهری در این باب است. این کتاب حاوی مطالبی است که استاد شهید به مرور ایام نگاشته اند و هدف از این نگارش، یادداشت مطالب قابل توجه جهت مراجعات بعدی یا آمادگی برای سخنرانی بوده است. این مطالب از نظر اجمال و تفصیل متفاوت می باشند، به طوری که برخی از آن ها به صورت یک مقاله است و برخی دیگر چند سطری بیش نیست و در موارد اندکی، مطلب با اشاره بیان شده است.
این جلد از کتاب شامل هشت فصل است که موضوع برخی از آن ها همان موضوعات جلد اول است. برخی موضوعات و مطالب نیز اختصاصی است، به طوری که می توان گفت فصول جلد اول و دوم به نوعی مکمل یکدیگرند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۴۰
lib man

کتاب پایی که جا ماند ، یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
این کتاب شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینیپور است. او در این کتاب به خاطرات اسارت چندین ساله اش در اردوگاههای عراقی، پرداخته است.
سید ناصر چهارده ساله است که به جبهه می‌رود و شانزده ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درمی آید؛ درحالی که دیده‌بان است و در واحد اطلاعات فعالیت می‌کند. وقتی اسیر می‌شود یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند.
در بخشی از کتاب پایی که جا ماند می‌خوانیم:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای 45 درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جاده خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جاده جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیرهٔ مجنون فقط 130 کاتیوشا در خط دوم‌شان مستقر کرده بودند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۷
lib man

یونس- شخصیت اصلی- دانشجوی دکتری فلسفه است. او می خواهد رساله اش را که درباره «تحلیل جامعه شناسی عوامل خودکشی دکتر محسن پارسا» است، به پایان برساند تا هم شرط پدر نامزدش- سایه- را، که برای ازدواج آنها گذاشته است، به انجام برساند و هم به آخرین مرحله درسش پایان دهد. سایه، دانشجوی کارشناسی ارشد الهیات است و اعتقاد و باوری محکم دارد. یونس نه سال پیش دیدگاه مذهبی دیگری داشت و علت انتخاب رشته فلسفه او فقط به دلیل دفاع فلسفی از حریم دین بوده است. همچنین انتخاب یونس برای نامزدی از جانب سایه مبتنی بر همین امر بوده است. اما حالادیدگاه مذهبی یونس عوض شده است. چنانکه خودش می گوید: من امروزم با من دیروزم، فرق کرده. مهرداد دوست یونس بعد از 9 سال از آمریکا می آید. او دارای دختری چهار ساله می باشد. جولیا همسرش دو سال پیش سرطان گرفته و حالامراحل بد بیماری را می گذراند و پزشکان گفته اند که امیدی به زندگی او نیست.
    برای یونس گاهی این سؤال به وجود آمده بود که: (آیا خدایی هست؟) ولی خیلی خود را درگیر آن نکرده بود. تا اینکه مهرداد می گوید همسرش جولیا هم سؤال های ریز و درشتی در این زمینه دارد. مثلاجولیا مرتب می گوید: چرا درست بیست و پنج سال پیش دنیا آمده؟ و... یونس که احساس می کند در این مورد با جولیا هم عقیده است، حالادیگر بیشتر به سؤالش، فکر می کند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۰ ، ۰۸:۳۴
lib man