معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

کتابخانه عمومی آرا

معرفی کتاب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب روانشناسی» ثبت شده است

«فاصله‌ی ما از واقعیت برابر است با میزان رنجی که تحمل می‌کنیم» شاید در خوانش اول مفهوم این جمله مشخص نشود. اما این جمله‌ای است که باید بارها و بارها با خود تکرار کنید، آنقدر بگویید تا روزی شاهد نشستن این جمله در جان باشیم.
کتاب تاب‌آوری سیلی واقعیت نوشته‌ی راس هریس برای نخستین بار در سال 2012 منتشر شد. تمرکز اصلی راس هریس در این کتاب نشان‌دادن تفاوت بین حقیقت و واقعیت است. او معتقد است بیشتر مردم با موضوعی مواجه می‌شوند که دلخواهشان نیست یا انتظارش را نداشته اند. راس هریس در کتاب تان‌آوری سیلی واقعیت سعی کرده است این تفاوت ها را توضیح دهد.

پختگی انسان‌ها نتیجه‌ی از دردها و رنج‌هایى است، که روزگار به اجبار به  او تحمیل کرده است و ناچار به  پذیرش و هضم آن‌هاست. البته گزینه‌ی دیگری هم وجود دارد و آن‌هم نپذیرفتن واقعیت است که در آن‌ صورت هم تنها به درد اضافه می‌کند. اما درد چیست؟ تفاوت درد و رنج در چیست؟ درد را زمانی احساس می‌کنیم که به واقعیت دستیابیم اما رنج را زمانی می‌کشیم که در حال دور شدن از واقعیت هستیم.
خواندن این کتاب دید شما را به جهان گسترده‌تر می‌کند. به شما نشان می‌دهد که تفاوت واقعیت و حقیقت در چیست و اصلا چگونه باید در برابر سیلی واقعیت تاب بیاورید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۲۷
lib man

همه ما زمانی ممکن است، به این فکر بیفتیم که در مواجهه به مرگ چه کار خواهیم کرد.
ژولیوس که یک روان درمانگر است، پس از یک معاینه پزشکی، از سرطان درمان ناپذیر خود آگاه می گردد. مواجهه با مرگ، ژولیوس را به فکر بازنگری در زندگی و کار خود می اندازد. آیا او تغییر قابل تاملی در زندگی بیماران خود ایجاد کرده است؟ در مورد بیمارانی که در درمان آنها شکست خورده است چطور؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده است؟ آیا اکنون آنقدر خردمند و پخته شده است که بتواند به آنها کمک کند؟
در تکاپوی بازبینی گذشته ، ژولیوس با یکی از بیماران خود به نام فیلیپ مواجه می شود. فیلیپ را 23 سال پیش برای اعتیاد جنسی، درمان می کرد. در آن زمان تنها روش ارتباط فیلیپ با سایر انسانها، ارتباطات جنسی بود که با زنان بیشماری برقرار می کرد و درمان ژولیوس برای او ناکام ماند.
حالا فیلیپ ادعا می کرد که خود را با مطالعه آثار فیلسوف بدبین و انسان گریز تاریخ «آرتو شوپنهاور»درمان کرده است.
در نهایت شگفتی، فیلیپ مشاور فلسفی شده بود و در مقابل تعلیم روش شوپنهاور در درمان به ژولیوس، از او درخواست تاییده برای دریافت مجوز درمان داشت که نیازمند نظارت ژولیوس بر کار فیلیپ طی یک دوره بود.
ژولیوس بی میل بود، چطور ممکن بود که فیلیپ، درمانگر شود؟ او هنوز هم همان آدم مغرور، بی ملاحظه و خودمحوری بود که قبلا بود. بالاخره ژولیوس موافقت کرد ولی به شرطی که فیلیپ ابتدا برای 6 ماه در جلسات گروه درمانی او شرکت کند، به این امید که فیلیپ در ارتباط با سایر بیماران گروه درمان متوجه رفتار انسان گریز خود گردد و مهارت های ارتباطی او برای درمان گر شدن بهبود یابد.
فیلیپ وارد گروه درمانی می شود اما او بیشتر سعی می کند تا فلسفه شوپنهاور را که به زعم او قادر به درمان همه است، به گروه بیاموزد. به زودی ژولیوس و فیلیپ که دو دیدگاه متفاوت در درمان استفاده می کنند، برای تصاحب قلب و ذهن اعضای گروه با هم رقابت می کنند. آیا این آواز قوی ژولیوس[کنایه از پایان کار] می گردد و منجر به متلاشی شدن گروه و به باد رفتن سالها کار می شود؟ یا اینکه اعضای گروه و فیلیپ دچار تحولی شگرف می گردند.
این داستان واقعیت و خیال را در هم می آمیزد و تصویر دقیقی از گروه درمانی در عمل ارائه می کند، به علاوه اینکه زندگی آرتور شوپنهاور و تاثیر آن در زندگی فیلیپ و تحول او را، به تصویر می کشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۴۲
lib man